ستاره چشم. [ س ِ رَ / رِ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) آنکه چشمهای وی مانند ستاره باشد. ( ناظم الاطباء ). دارای چشمهای روشن. چشم درشت : هزار استر ستاره چشم و شبرنگ که دوران بود با رفتارشان لنگ.نظامی.|| از القاب پادشاهان. ( ناظم الاطباء ).مصحف ستاره حشم. رجوع بدان کلمه شود.
معنی کلمه ستاره چشم در فرهنگ عمید
دارای چشم های روشن و درخشان.
معنی کلمه ستاره چشم در فرهنگ فارسی
آنکه چشمهای وی مانند ستاره باشد دارای چشمهای روشن از القاب پادشاهان
جملاتی از کاربرد کلمه ستاره چشم
تا چون ستاره چشم تو روشن شود که من همچون ستاره تجربه کردم هزار بار
هزاره استر ستاره چشم و شبرنگ که دوران بود با رفتارشان لنگ
اگر که شبرو عشقی چراغ ماهت بس ستاره چشم و چراغ شب سیاهت بس