سبیلک
معنی کلمه سبیلک در لغت نامه دهخدا

سبیلک

معنی کلمه سبیلک در لغت نامه دهخدا

سبیلک. [ س ِ ل َ ] ( اِ )نوعی از مرغ که عرب آن را صفیر گویند. ( آنندراج ).

معنی کلمه سبیلک در دانشنامه عمومی

سبیلَک ( به انگلیسی: barbel ) در یک ماهی عبارت است از یک اندام حسی باریک و ریش مانند در نزدیکی دهان جانور. از جمله ماهی هایی که سبیلک دارند می توان به گربه ماهی سانان، ماهی کپور، بزماهیان، بی فک ماهی ها، ماهیان خاویاری، گورخرماهی و برخی گونه های کوسه ( مانند کوسهٔ پرستار ) اشاره کرد. درون سبیلک عناصر شناسایی مزه های اصلی وجود دارد و ماهی به کمک آن در آب های تیره و کدر، خوراک خود را پیدا می کند.
سبیلک می تواند در بخش های مختلفی از سر ماهی وجود داشته باشد، سبیلک های آرواره ای در دو سمت دهان ماهی وجود دارد. برخی از سبیلک ها هم تا سوراخ بینی ادامه دارند.

معنی کلمه سبیلک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَبِیلِکَ: راه و روش تو
ریشه کلمه:
سبل (۱۸۱ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه سبیلک

نام عمومی انگلیسی این ماهی‌ها «بارب» اشاره به سبیلک‌دار بودن آن‌ها دارد. اکثر ماهی‌های این سرده دارای یک جفت سبیلک در طرفین دهان خود هستند که این عضو در پیدا کردن غذا به خصوص در کف آب به آن‌ها کمک می‌کند. برخی از این ماهی‌ها دارای ارزش اقتصادی بوده و جهت استفادهٔ خوراکی توسط انسان صید می‌شوند اما تخم (خاویار) بعضی از این ماهی‌ها سمی است. همچنین برخی از گونه‌ها به عنوان ماهی زینتی در آکواریوم‌ها نگهداری می شوتد.