سایه وار

معنی کلمه سایه وار در فرهنگ عمید

سایه مانند، مانند سایه، همچون سایه.

معنی کلمه سایه وار در فرهنگ فارسی

۱ - مانند سایه . ۲ - شبه مانند : کسانی که سایه وار زندگی می کنند .

جملاتی از کاربرد کلمه سایه وار

اگر چون آفتابم نیست ره در روزنت این بس که روزی سایه وار از پا درافتم زیر دیوارت
هرکه شد بی بهره از نور رخت ای آفتاب سایه وار افتد بغیبت در قفای دیگران
یا رب، این ماییم از آن جان و جهان افتاده دور سایه وار از آفتابی ناگهان افتاده دور
کرده جا در سایه اقبال او سایه وار افتاده در دنبال او
خورشید نیکوان زمینی و سایه وار پایت ببوسد ارسرزلف فرو کشی
از مذلت حلقه آسا سر نهاده در برش سایه وار افتاده اندر پای دیوار آمدیم
به پایش سایه وار افکند خود را غبار راه اسبش ساخت خود را
تا بر اوج چرخ چون خورشید شد زیبد عدو سایه وار آویخته بر روی دیوار ایستد
مرا ز تنگی خاطر هوای این خانه چنین که می نگرم، سایه وار خواهد کرد
ما سایه وار در پی آن مه دوان شدیم ای دوستان همدل و همراه الصلا
شبه پدیدارگرایی دیدگاهی در فلسفه ذهن است که برخی یا همه حالات ذهنی شبه پدیدارند یعنی تبعی و سایه وار هستند. شبه پدیدارگرایی منکر هرگونه تأثیر ذهن بر بدن است اما علیت بدن را به ذهن می‌پذیرد. برخی از تقریرهای شبه پدیدارانگاری همه حالات ذهنی را از لحاظ علّی عقیم می‌دانند و برخی تنها بعضی از حالات ذهنی را فاقد تأثیر علّی می‌دانند مانند کیفیات ذهنی.