سایه نشان

معنی کلمه سایه نشان در فرهنگستان زبان و ادب

{shadow mark} [باستان شناسی] سایه روشن های سطح یک محوطۀ باستانی که نشان دهندۀ وجود پدیدارهای زیرسطحی مانند خاکریزها یا خندق ها و دیوارها و فضاهای مدفون است

جملاتی از کاربرد کلمه سایه نشان

قوله تعالی: أَ لَمْ تَرَ إِلی‌ رَبِّکَ نمی‌بینی بخداوند خویش، کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ؟ که چون سایه کشید ؟ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساکِناً و اگر خواستی آن کردی ایستاده آرمیده ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا (۴۵) آن گه آفتاب را بر آن سایه نشان نمای کردیم و بر پی او رونده.
ای سایه نشان خویش‌ گم‌ کن تا خورشیدت سراغ باشد