سایره

معنی کلمه سایره در لغت نامه دهخدا

سایره. [ ی ِ رَ ]( اِخ ) قریه ای از قراء مدینة. ( نزهة القلوب ص 15 ).

معنی کلمه سایره در فرهنگ عمید

ستارۀ گردنده، سیاره: از اختران آسمان از ثابت و از سایره / عار آید آن استاره را کاو تافت بر کیوان تو (مولوی۲: ۷۷۸ ).

معنی کلمه سایره در فرهنگ فارسی

مشهورمیان مردم، سایره، سیرکننده، مونث سائر
مونث سایر . یا هفت سایره . هفت سیاره .
قریه ای از قرا مدینه

معنی کلمه سایره در فرهنگ اسم ها

اسم: سایره (دختر) (عربی) (تلفظ: sayre) (فارسی: سایره) (انگلیسی: sayreh)
معنی: ستاره گردنده، سیاره

جملاتی از کاربرد کلمه سایره

نقطه ای در دور چون شد سایره می نماید پیش چشمش دایره
از اختران آسمان از ثابت و از سایره عار آید آن استاره را کو تافت بر کیوان تو