سانکین

معنی کلمه سانکین در لغت نامه دهخدا

سانکین. ( اِ ) سانگیر. نظم و ترتیب. || خوی طبیعی و ذاتی. || ( ص ) شایسته و آراسته. || هر چیز مزین و آراسته و پیراسته. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سانگیر شود.

معنی کلمه سانکین در فرهنگ فارسی

نظم و ترتیب

جملاتی از کاربرد کلمه سانکین

شوگون‌سالاری توکوگاوا از طریق شبکه حکومت‌های خودمختار محلّی یا دایمیو‌ها، کشور ژاپن را اداره می‌کرد. با آنکه دایمیوها در اصل خودمختار بودند، حکومت توکوگاوا با ایجاد یک شیوهٔ نظارت مؤثر کوشید تا از قدرت یافتن آنها در حدی که برای حکومت مرکزی خطرناک باشد، جلوگیری کند. در سال ۱۶۳۵ حضور هر دو سال یک‌بارِ دایمیوها در ادو (توکیوی کنونی) الزامی شد که سانکین کوتای خوانده می‌شد. این ترتیب موجب می‌شد که دایمیوها بیشترِ درآمد خود را صرف رفت‌وبرگشت از ملک اربابی خود تا ادو کنند. این هزینه به‌خصوص برای دایمیوهایی که قلمروشان از ادو فاصله بسیار داشت، خیلی سنگین‌تر بود.