سامان شناس

معنی کلمه سامان شناس در لغت نامه دهخدا

سامان شناس. [ ش ِ ] ( نف مرکب ) عاقبت اندیش :
زنی کاردان است و سامان شناس
نداند کسی سیم او را قیاس.نظامی.رجوع به سامان شود.

معنی کلمه سامان شناس در فرهنگ فارسی

عاقبت اندیش

جملاتی از کاربرد کلمه سامان شناس

زنی کاردان‌ست و سامان شناس نداند کسی سیم او را قیاس