ساز گاو

معنی کلمه ساز گاو در لغت نامه دهخدا

ساز گاو. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تسمه چرم که بآن چهارپایه را میرانند. ( غیاث ، از لطائف ) ( آنندراج ) :
که به بندم ای فتی و ساز گاو
بر سر و پشتم بزن وین را مکاو.مولوی ( مثنوی ).

جملاتی از کاربرد کلمه ساز گاو

ای بتزویر و حیل چون سامری گوساله ساز گاو بازی زین نمط کم گیر بر گردون خویش
که ببندیدم قوی وز ساز گاو بر سر و پشتم بزن وین را مکاو