ساز نواختن

معنی کلمه ساز نواختن در لغت نامه دهخدا

ساز نواختن. [ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساز زدن. زدن و نواختن یکی از آلات موسیقی :
سعادت به من روی بنمود باز
نوازنده ساز بنواخت ساز.نظامی.

معنی کلمه ساز نواختن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) زدن و نواختن یکی از آلتهای موسیقی ساز زدن .

جملاتی از کاربرد کلمه ساز نواختن

علی اکبر فراهانی صاحب سه پسر بود: حسن، عبدالله، و حسینقلی. حسن هنرمندی برجسته بود اما در جوانی درگذشت. خود علی‌اکبر فراهانی هم زیاد عمر نکرد و پس از مرگ او، برادرزاده‌اش آقا غلامحسین فراهانی جانشین او در دربار شد و با همسر وی ازدواج کرد و به پسران او ساز نواختن آموخت. آقا حسینقلی و میرزا عبدالله فراهانی در زمان فوت علی‌اکبر کودک بودند و موسیقی را نزد آقا غلامحسین فرا گرفتند.