ساری کند

معنی کلمه ساری کند در لغت نامه دهخدا

ساری کند. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش ماه نشان شهرستان زنجان ، واقع در 33 هزارگزی شمال ماه نشان ، و یک هزارگزی راه مالرو عمومی. کوهستانی و سردسیر، آب آن از رودخانه قلوچای. محصول آن غلات و انگور است ، 459 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند.از صنایع دستی بافتن گلیم و جاجیم در آن معمول است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
ساری کند. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کله بوز بخش مرکزی میانه شهرستان میانه ، واقع در 22 هزارگزی جنوب میانه ، و 18 هزارگزی راه شوسه میانه به زنجان. کوهستانی ، هوای آن معتدل ، آب آن از چشمه و محصول آن غلات است ، 233 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه ساری کند در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کلبه بوز بخش مرکزی میانه شهرستان میانه

جملاتی از کاربرد کلمه ساری کند

ساری کنون ز وجد چو سوریست سرخ روی بیچاره نام خود ز چه ساری کند همی
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم گهی قمری کند از بر، گهی ساری کند املی
زانسان که سار نغمه سراید به شاخسار بر شاخسار دولت ساری کند همی
یزدان هوای طاعت او را به سان روح در عضو عضو هستی ساری کند همی
رو سوی ساری‌آرد و آنگه به قول ترک رخسار دشمنان را ساری کند همی
شد وقت آ‌نکه رو سوی ساری کند همی فرمان شه به ساری جاری کند همی