زحمتی
جملاتی از کاربرد کلمه زحمتی
دلیل استفاده از این کلمه این است که استخراج در معادن کار سختی است و به تخصص نیاز دارد و فردی که این کار را انجام میدهد به پاس زحمتی که میکشد طلا یا سنگ قیمتی پیدا کند (یا اصطلاحاً آن را استخراج کند)، در دنیای ارزهای رمزنگاری شده نیز افرادی که سرویس یا خدمتی به شبکه ارائه میکنند، به پاس خدمتی که انجام میدهند پاداش دریافت میکنند. این پاداش در قالب ارزهای دیجیتالی است و میتوان گفت ارزهای دیجیتالی از این طریق تولید میشوند. به دلیل شباهت این فعالیت با معنای کلمه استخراج، این نام برای این صنعت انتخاب شده اشت.
چون رسم زحمتی همی آرم چو رسی خدمتی همی فرمای
سوم کسی که نه زحمتی در جمع آن کشیده و نه به بودن آن شاد، و نه از رفتن آن غمناک می گردد، و لیکن خدا دولتی به او داده است و به آن شاکر و راضی است و وجود و عدمش مساوی، یا وجودش در نظر او بهتر است اما نه اینکه اگر تمام شود غصه و اندوه به او راه یابد و نیز آن شخص که غنی است، یا همه مال او حلال است یا حرام دارد، در دادن حقوق واجبه یا مستحبه یا تقصیر می کند یا نه.
رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر باد زحمتی گر بود کردم بر تو آسان خیر باد
صحبت من زحمتی شد بهر این بیدانشان صحبت دانا بلی از بهر نادان زحمتی است
گر ندیدی زحمتی از خار مژگان پای دوست دیده مفرش کردمی در راه تا وا بگذرد
در ره او شد صبا بیمار و میخواهم که او گرچه بیمار است، این ره زحمتی دیگر کشد
گفتم ای مه پنج شش سال است کاندرملک فارس زحمتی بینم که دید ازهفتخوان اسفندیار
پای برهنه، گرم سراغم که شعله را از خار زحمتی به کف پا نمیرسد
چون شمع زحمتی که به شبگیر میکشم از داغ پنبه میکشم و دیر میکشم
اول الدّن درد حالی را زحمتی از نوت در افزودست