زحمت کشیده

معنی کلمه زحمت کشیده در لغت نامه دهخدا

زحمت کشیده. [ زَ م َ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) ( در تداول عامه ) درس خوانده. آنکه تحصیلات خود را در هر رشته که هست ( از علم و هنر ) با کوشش فراوان کامل کرده و در استواری پایها و مبانی رشته تحصیلی خود کوشش فراوان بکار برده باشد. کار دیده. کار آزموده. استاددیده. رجوع به زحمت کشیدن و زحمت کش شود.

معنی کلمه زحمت کشیده در فرهنگ فارسی

درس خوانده

جملاتی از کاربرد کلمه زحمت کشیده

مشقت دیده زحمت کشیده محبت پیشه محنت رسیده
مایکل نمی‌تواند بی‌حرمتی او را نسبت به افراد حاضر در صحنه درک کند. او از این واقعه، بیزار، غمگین، شوکه، ناراحت و عصبانی شده‌است اما در عین حال از اینکه اعضای گروه، علی‌رغم رفتار نفرت‌برانگیز و شرم‌آور فردی که می‌خواست این نمایش را بر هم بزند، توانستند به اجرای این آهنگ ادامه دهند، بی‌اندازه احساس غرور می‌کند. نگرانی اصلی مایکل از بابت افرادی است که برای این اجرا زحمت کشیده بودند و همچنین بچه‌هایی که در این حادثه صدمه دیده‌اند.