زبدان

معنی کلمه زبدان در لغت نامه دهخدا

زبدان. [ زُ ] ( اِخ ) منزلی است میان بعلبک و دمشق. ( از تاج العروس ). بگفته نصر موضعی است میان دمشق و بعلبک و من گمان میکنم این سخن سهو است و آنرا با زَبَدانی اشتباه کرده اند. ( معجم البلدان ). رجوع به زبدانی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه زبدان

تا نباشی حریف بی خردان که نکو کار بد شود زبدان
ما، بد زبدان غیر بدی هیچ نیاید او هی کند احسان و به احسان بفزاید