معنی کلمه زبیده در لغت نامه دهخدا
زبیدة. [ زُ ب َ دَ ]( ع اِ ) نام گیاهی است.
زبیدة. [ زُ ب َ دَ ] ( اِخ ) ( قناطر... ) پل هاییست چندطبقه که بدستور زبیده زوجه هارون و یا زنوبیاملکه تدمر ساخته شده. در الدر المنثور آمده : گویندزبیدة چشمه «عرعار» را از کوههای لبنان به بیروت آورد، علت این اقدام او آن بود که در سفر حج خود که از راه بیروت به مکه میرفت ، مردم بیروت را دچار کمی آب دید و دستور داد آب سرچشمه «عرعار» لبنان را تا بیروت ببرند، و در وادی «مکلس » پلهای چندطبقه ساختند،این قناطر تا هم اکنون بنام قناطر زبیده یا زبیدیة مشهور است. و بنظر میرسد که بانی این قناطر زنوبیا است ملکه معروف تدمر که زبیده نیز خوانده میشود، نه همسر هارون الرشید. ( از الدر المنثور ص 216 و 217 ).
زبیدة. [ زُ ب َ دَ ] ( اِخ ) نام زن هارون الرشید که دختر جعفربن منصور است. ( منتهی الارب ). زن هارون الرشید عباسی بوده است. ( فرهنگ نظام ) ( از اقرب الموارد ). و زرکلی آرد: زبیدة دختر جعفربن منصور مکنی به ام جعفر همسر هارون الرشید و دخترعم او است. وی از زنان فاضل و مشهور است از خاندان هاشمی عباسی. نام زبیدة، امة العزیز است اما بیشتر او را با همین لقب «زبیده » میشناسند. گویند، منصور ( جد زبیده ) با او در کودکیش بازی میکرد و او را میرقصانید و میگفت : «یا زبیده ، انت زبیده » و از این روی بنام زبیده شهرت یافت. در مکه چشمه آبیست به نام زبیده ، این آب را زبیده از دورترین نقطه وادی نعمان واقع در شرق مکه بدان چشمه آورده است و برای این منظور چند قنات در راه مکه بوجود آورده است و لذا این چشمه را بنام او «عین زبیده » خوانند. بسال 165 هَ. ق. هارون ، زبیده را بهمسری گرفت و چون وفات یافت و فرزندش محمد امین نیز بقتل رسید، زبیدة از طرف یاران مأمون در فشار قرار گرفت و نامه ای متضمن شکایت و حکایت حال به مأمون نگاشت. مأمون را بر او مهر بجنبید و در دارالخلافة برای او کوشکی بساخت و غلامان و کنیزان فراوان در خدمت او بگماشت. زبیده را ثروتی سرشار بود، حریری در یکی از مقامات خود آرد: «و لو حبتک شیرین بجمالها و زبیدة بمالها». ابن تغری بردی گوید: زبیده دیندارترین و اصیل ترین و زیباترین و عفیف ترین و نام دارترین زنان عصر خود است. ابن جبیر در ضمن سخنان خود درباره راه حج گوید: این همه ساختمانها، برکه ها، چاهها و منازلی که از بغداد تا مکه همه جا بچشم میخورد از آثار زبیده بنت جعفر است ، او در همه دوران زندگی خود در پی این گونه خدمات بوده و بویژه در راه مکه خانه ها و آثار سودمند از خود بر جای گذارده که پس از وفات او تاکنون نیز همه زائران خانه خدا از آنها برخوردارند و اگر این اقدامات در این راه نمیشد و این آثار بوجود نمی آمد این راه متروک میگردید. زبیده بتاریخ 126 هَ. ق. / 831 م. به بغداد درگذشت. ( از اعلام زرکلی چ 2 ). و در الدر المنثور آمده : داستان به حج رفتن زبیده مشهور است و درباره مخارج فراوانی که برای ایجاد بناها و آثار خیریه صرف می کرد داستانها گویند که پاره ای از آنها را جز بر گزاف حمل نتوان کرد، از آن جمله این که گویند: زبیده آب دجله را به عرفات و از آنجا به مکه آورد و در دسترس مردم مکه قرار داد. این سخن گزافی بزرگ است ، زیرا آبی که زبیده به مکه برد از دجله نیست. ( از کتاب الدر المنثور فی طبقات رباب الخدور تألیف زینب بنت علی سوری ص 216 ). و مینورسکی آرد: روایتی که در کتاب نزهة القلوب آمده و بنای تبریز را به سال 175 هَ. ق. / 791 م. بزبیدة زن خلیفه هارون الرشید نسبت داده شاید از اینجا ناشی شده است که پس از مصادره املاک امویان ، «ورثان » از اعمال آذربایجان در کنار رود ارس ، به زبیدة رسید. ( از تاریخ تبریز ترجمه عبدالعلی کارنگ ص 7 ) :