زبوری

معنی کلمه زبوری در لغت نامه دهخدا

زبوری. [ زَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به زبور که نام شخصی است و یکی از اولاد او نیز با همین نسبت شهرت دارد.( از لباب الانساب سمعانی ). رجوع به ماده بعد شود.
زبوری. [ زَ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲبن زیاد بغدادی ، مکنی به ابواحمد. از محمدبن غالب تمتام و ابوبکر عبداﷲبن ابی الدنیا و جعفربن محمد... و احمدبن موسی النجار سماع دارد. ابوعمروبن سماک و حسین بن محمدبن عبید عسکری و ابوالحسن علی بن عمر الدارقطنی از او روایت دارند. زبوری در جمادی الاَّخره بسال 330 هَ. ق. درگذشت. ( از لباب الانساب سمعانی ).

جملاتی از کاربرد کلمه زبوری

در طالع خود ز زهره سوری داری در سینه چو داود زبوری داری
گه معجز صاحب زبوری گه مار پیمبر شبانی