زبب
جملاتی از کاربرد کلمه زبب
تو شمع محفل انسی به تیره وحشتگاه تو زبب ىسند قدسی، بر آستان چونی؟
جامههای دوخته با زبب و فر از ازار و از قبا و از کمر
چه شود گر خط غلامی خویش برساند به زبب امضایی؟
این حقه شکل بوالعجب باشد به خونم تشنه لب همچون طبا شیرم زبب تن غرقه جوهر سوخته