زبانان
جملاتی از کاربرد کلمه زبانان
مرنج از ناروایی بی نیازی عالمی دارد حکایتها بود با خویشتن مر بی زبانان را
بسیاری از اردو زبانان دوزبانه یا چندزبانه هستند. برخی از آنها که به دو زبان اردو و انگلیسی آشنایی دارند، گاه میان اردو و انگلیسی کدگزینی میکنند که به آن «اردیش» گفته میشود. دولت پاکستان در ۱۴ اوت ۲۰۱۵ جنبش علم را با یک برنامه درسی هماهنگ در اردیش راهاندازی کرد. احسن اقبال، وزیر فدرال پاکستان، گفت: «اکنون دولت در حال کار بر روی یک برنامه درسی جدید برای ارائه یک واسطه جدید به دانشجویان است که ترکیبی از دو زبان اردو و انگلیسی باشد و نام آن را اردیش بگذارد.»
هورامان سرزمینی است در دو کشور ایران و عراق که میان مناطق کردنشین میباشد. هورامیها در ایران در دو استان کرمانشاه و کردستان و در عراق در استان سلیمانیه حضور دارند که به سه بخش اورامان لهون به مرکزیت شهر پاوه، اورامان تخت و ژاورود تقسیم میشود، تمرکز اصلی اورامی زبانان در شهرهای پاوه و سروآباد و مریوان در ایران و شهر حلبچه در کشور عراق است . همچنین هورامیها در شهرهای کرمانشاه، سنندج،مریوان,روانسر،کامیاران، قروه، زاغمرز (چهارقلعه)، دماوند، سلیمانیه، اربیل و بغداد جمعیت قابل توجهی دارند.فؤاد معصوم رئیسجمهور سابق عراق از جمله گویشوران مهم و شناخته شده هورامی بود.
بهر خدا رحمی بر این شیرین زبانان اطفال حیران
مشنو سخن عاشقی از هرزه زبانان کاین کار دل است ای پسر و کار زبان نیست
دین چه باشد جز قیامت پس تو خامش باش از آنک در قیامت بی زبانان را زبان باشد جری
مرغ زبانان سلیمان فریب در هوس نغمه او نا شکیب
اکثریت باشندگان ولسوالی اَناردره پارسی زبانان تاجیک هستند و به زبان فارسی با لهجهٔ فراهی گفتار میکنند.
اتنولوگ، جمعیت آذری زبانان ایرانی را در سال ۲۰۱۶ میلادی را ۱۰٬۹۰۰٬۰۰۰ برآورد کرده، و گسترش آن را در شمال (غربی) و مرکز ایران میداند.
کاسپین نامی است که اروپائیها و دیگر مردمان جهان برای دریای شمال ایران بهکار میبرند. فارسی زبانان نیز از جمله تاجیکان آن را هم «کاسپین» مینامند. کاسپین خود از نام قوم کاسپی (یا کاسّی) گرفته شدهاست که قبل از آریاییها در سواحل جنوب غربی دریای کاسپین جایی در شمال یا جنوب رود کر واقع در قفقاز جنوبی میزیستند. اکثر محققان کاسپی را با پایتاکاران که سرزمینی ما بین دو رود کُر و ارس بود یکی میدانند.
بیدل اینجا تر زبانان مایهٔ درد سرند شمع گر خاموش گردد گوید آمین انجمن
کشیده برق تیغ آن سهگمین میغ جزای بد زبانان نیست جز تیغ
از رنگ چهره راز مرا شرم یار یافت دانند خوب بسته زبانان زبان هم
ملک سخن که تیز زبانان گذاشتند بار دگر به تیغ زبان محتشم گرفت
هر که از نرم زبانان نشود نرم دلش سخن سخت ز هر سنگ ملامت شنود