رفعه

معنی کلمه رفعه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَّفَعَهُ: او را بالا برد
ریشه کلمه:
رفع (۲۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه رفعه

و قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «اکثر من السّجود فانه لا یسجد عبد للَّه سجدة الّا رفعه اللَّه بها درجة، و حطّ بها عنه خطیئة».
«فَجَعَلْنا عالِیَها سافِلَها» ای صیرنا اعلا المدینة اسفلها و ذلک انّ جبرئیل (ع) رفعها بجناحه الی السّماء ثم قلّبها، «وَ أَمْطَرْنا عَلَیْهِمْ حِجارَةً» فیه قولان: احدهما رفعه جبرئیل الی السّماء و امطروا حجارة ثمّ قلّبها و الثّانی علی الغائبین من البلد، «مِنْ سِجِّیلٍ» من السّماء الدّنیا، و قد سبق بیان هذه الآیات فی سورة هود.
حکی عن بعضهم انّه قال: کنت فی البحر اذهان الموج و اشتغل کلّ انسان بنفسه فاخذ اعرابیّ مصحفا بیده و رفعه الی السّماء و قال الهی و سیّدی أ تغرقنا و کلامک معنا فسکن البحر من ساعته.
پنجم تواضع است که «من تواضع لله رفعه الله». و تواضع خویشتن شناسی است که باول حالت خویشتن نظر کند یک قطره آب مهین بود.