روییده

معنی کلمه روییده در لغت نامه دهخدا

روییده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف )رُسته. نموکرده. سبزشده و برآمده. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه روییده در فرهنگ عمید

رسته، گیاهی که از زمین سر درآورده و سبز شده.

معنی کلمه روییده در فرهنگ فارسی

رسته و نمو کرده و سبز شده و بر آمده

جملاتی از کاربرد کلمه روییده

ز خاک شاهدی روییده باشد به هر بستان که برگ یاسمین است
در استان سیستان و بلوچستان در حاشیه رودخانه و کنار زمین‌های کشاورزی ایرندگان به صورت طبیعی روییده و به وفور دیده می‌شود و برای مردم ایرندگان مورد احترام می‌باشد. این درختان در استان علاوه بر ایرندگان در تنگه سرحه نیکشهر نیز وجود دارند.
دل را پرستم ار بود زیبا پرستش جز ترا کان غنچه از شاخ وفا روییده پیکان در بغل
اشکوفه‌ها و میوه‌ها دارند غنج و شیوه‌ها ما در گلستان رخت روییده چون نیلوفری
علاوه بر این ما در زمستان و بهار در تپه ماهورهای این روستا شاهد رویش گل‌های زیبایی هستیم که امروزه به دلیل کم‌آبی و بی بارانی کمتر روییده و دیده می‌شوند.
ایکو داستان پسری جوان است که بر روی سر او شاخ‌هایی روییده و به‌طور غیرطبیعی متولد شده‌است. سرنوشت او مرگ است تا چشمان شیطانی که شاخ‌های او دارا می‌باشد از بین برود. هر اتفاق ناگواری که برای روستای او رخ می‌داد، به ایکو نسبت داده می‌شد. هنگامی که او ۱۲ ساله شد، روستاییان تصمیم گرفتند که دیگر زمان آن رسیده تا به زندگی آن قبل از اینکه بلاهای بیشتری گرفتارشان نکرده خاتمه دهند.
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ کوروش) شبی در خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که کشور ماد و تمام آسیا را غرق کرد. مغها خواب وی را چنین تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا چیره خواهد شد. از این روی، وی دخترش ماندانا را به یکی از بزرگان پارس به زناشویی داد. پس از تولد نوه‌اش، وی خواب دیگری دید که تاکی از بدن ماندانا روییده و تمام آسیا را فراگرفته‌است پس او فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام هارپاگ سپرد و دستور داد که کودک را نابود کند. هارپاگ، کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد.
صحرا کنون خوشست که از فیض گریه ام روییده سبزه چون مژه آبدار من
ز بس روییده در وی سبزه با هم سحاب از برگ دادی ریشه را نم
گفت حق ادبار اگر ادبارجوست خار روییده جزای کشت اوست
مطرب و نوحه گر عاشق و شوریده خوش است نبود بسته بود رسته و روییده خوش است
اَمرَد واژه‌ای فارسی به معنای پسر جوان بی‌ریش است؛ همچنین پسر جوانی که سبیلش روییده ولی ریش درنیاورده باشد. این لغت امروزه تنها در ادبیات کلاسیک پارسی دیده می‌شود و کاربرد عامیانه ندارد. معنای اصطلاحی آن در فارسی و زبان‌های دیگر برابر مابون، ملووط است.[نیازمند منبع]
در این تپه ماهورها همچنین گیاهانی با نام‌های محلی نظیر: ترشوک، خِلیلوک و ریش بزک و غیره .. روییده می‌شوند که به غیر از جنبه‌های دارویی جزو سبزیجات مفید و پر طرفدار این منطقه در فصول ذکر شده به‌شمار می‌روند.
سال ۴۷۶ میلادی، سال سقوط قطعی امپراتوری روم غربی است. سقوطی که در حقیقت از مدت‌ها قبل به صورتی تدریجی آغاز شده بود. چنان‌که می‌توان گفت امپراتوری روم عملاً از سال ۴۰۰ میلادی دیگر وجود نداشت. امپراتوری روم غربی عملاً از بین رفت. ایتالیا ویران شد و روم به شهر ایالتی کوچکی مبدل شد. در میدان اصلی شهر، که زمانی در آن دربارهٔ سرنوشت جهان تصمیم گرفته می‌شد، علف روییده بود و خوکها را برای چرا به آنجا می‌بردند (مانفرد و دیگران، ۱۳۵۳، ص۱۱۴).
(به فتح ضاد و حاء مشدد) دهاک، ده‌آک، اژدهاک، بنابر داستان شاهنامه پنجمین پادشاه پیشدادی که جمشید را کشت و جانشین او شد، مردی بدسرشت و ستمگر بود، دو مار از دو کتف او روییده بود که خوراک آن‌ها مغز سر آدمی بود و هر روز دو نفر را می‌کشت و مغز سرشان را به مارها می‌داد، عاقبت مردم به پیشوایی کاوهٔ آهنگر بر او شوریدند و فریدون را به پادشاهی برگزیدند، فریدون ضحاک را گرفت و در کوه دماوند بند کرد.
اب و هوای این مناطق شباهت به نواحی اطراف کوه‌های آلپ اروپا دارند. درین مناطق گیاهان به‌شکل بوته و علف روییده و فاقد ناحیه جنگلی گسترده هستند. این ناحیه در افغانستان از ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر در ارتفاعات کوه‌ها واقع شده است و بیشتر مناطق غزنی و بامیان و نقاط مرتفع کوه بابا، سفید کوه، سیاه کوه شامل این نوع آب و هوا هستند. در این مناطق بسیار برف می‌بارد. زمستان بسیار سرد و تابستان های معتدل دارد. قبل از سال ۱۳۵۷ این مناطق افغانستان هزاران گردشگر داشت.
پوشیده به زیر سنبلت گل روییده به دور نرگست خار