راتی

معنی کلمه راتی در لغت نامه دهخدا

راتی. ( ع ص ، اِ ) عالم خدائی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). عالم خدای. ( آنندراج ).
راتی. ( حامص ) رادی. رادمردی.در اوستا راتی آمده از مصدر «را» که بمعنی بخشیدن ودادن است. اراتی با حرف نفی «اَ» بمعنی نارادی یا ناجوانمردی و لئامت است. ( فرهنگ ایران باستان ص 95 ).

معنی کلمه راتی در فرهنگ فارسی

رادی . راد مردی . در اوستاراتی آمده از مصدر که بمعنی بخشیدن و دادن است . اراتی با حرف نفی بمعنی نارادی یا ناجوانمردی و لئامت است .

جملاتی از کاربرد کلمه راتی

این جادو است (هندی: ये है जलवा)یا جلوه عشق فیلمی هندی به کارگردانی دیوید داوان است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. از بازیگران آن می‌توان به سلمان خان، ریشی کاپور، آمیشا پاتل، پونام دیلون، راتی آگنیهوتری، قادر خان، انوپم کهیر، شاراد کاپور، کیران کومار، جاسپال بهاتی اشاره کرد.