رنگ زردی

معنی کلمه رنگ زردی در لغت نامه دهخدا

رنگ زردی. [ رَ زَ ] ( حامص مرکب ) کنایه از خجلت و شرمساری و شرمندگی :
طمع آرد به مردان رنگ زردی
طمع را سر ببر گر مرد مردی.ناصرخسرو.

معنی کلمه رنگ زردی در فرهنگ عمید

۱. زرد بودن رنگ چهره.
۲. [مجاز] شرمندگی: طمع آرد به مردان رنگ زردی / طمع را سر ببر گر مرد مردی (ناصرخسرو: لغت نامه: رنگ زردی ).
۳. (پزشکی ) یرقان، زردی.

معنی کلمه رنگ زردی در فرهنگ فارسی

کنایه از خجلت و شرمساری و شرمندگی

جملاتی از کاربرد کلمه رنگ زردی

از خزان رنگ زردی در ریاض عهد او راستی هرکس چو سرو آورد پیش، آزاد شد
آه سرد و رنگ زردی مانده است صائب از باغ و بهار من به من
سرخ روئی یافتم از دولت بیدار چشم ورنه پیش از اشکباری رنگ زردی داشتم
انبه میوه‌ای نامنظم، تخم مرغی شکل و گوشتی است. انبه‌ها معمولاً بین ۸ تا ۱۲ سانتی‌متر درازا و رنگ زردی مایل به سبز دارند. میوه‌ها می‌توانند گرد، بیضی، قلبی یا کلیه‌ای شکل باشند. میوه‌های انبه هنگام نارسی سبز هستند. گوشت داخلی به رنگ نارنجی روشن و نرم است و یک گودال مسطح بزرگ در وسط آن قرار دارد. از انبه خام می‌توان در تهیهٔ ترشی استفاده کرد. انبهٔ رسیده میوهٔ محبوب در سراسر جهان است. پوست و پالپ ۸۵٪ و دانه ۱۵٪ از جرم انبه را تشکیل می دهند.
هزار آفرین بر می سرخ باد که از روی ما رنگ زردی ببرد
قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِی الْحَرْثَ ایشان را جواب آمد که آن گاو کار کننده نیست که زمین شکافد یا آب کشد و نرم نیست که زود فرا دست آید. مُسَلَّمَةٌ دست و پای درست دارد و خلقت نیکو و آثار عمل بر وی. لا شِیَةَ فِیها قیل لا عیب فیها، و قیل لا بیاض فیها، و قیل لا لون فیها یخالف سایر لونها، در آن هیچ عیب نه و بیرون از رنگ زردی هیچ رنگ نه.
پذیرفت چون رنگ زردی گلم هم آواز شد با زغن بلبلم
ندیدی رنگ زردی گر تو از بهتر طمع مردی قبائی هست مردی بر تنت بر خویش احسن کن
نبیند به فصل خزان رنگ زردی گل ار صرف می خردهٔ زر نماید