زبان سوز

معنی کلمه زبان سوز در لغت نامه دهخدا

زبان سوز. [ زَ ] ( نف مرکب ) زبان گز.

معنی کلمه زبان سوز در فرهنگ فارسی

زبان گز

جملاتی از کاربرد کلمه زبان سوز

آتش افتد در جهان کز خامه آرد بر زبان سوز آن مادر که بیند مرگ فرزندی چنین
چون شمع درین بزم محال است برآرم هرگز سر حرفی که زبان سوز نباشد
چون شمع زبان سوز بود وصف رخ گل ای بلبل شوریده نگهدار زبان را
گر نیاره به زبان سوز تو چون شمع کمال خود گواهست بر او گونه رخسارة من