رنا

معنی کلمه رنا در لغت نامه دهخدا

رنا. [ رَ ] ( ع مص ) شادمان گردیدن. ( از منتهی الارب ). شاد شدن. ( از اقرب الموارد ). رُنُوّ. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). رَنْو. ( متن اللغة ). || پیوسته به سکون چشم نگریستن. ( از منتهی الارب ). پیوسته بسوی کسی به نگاه ساکن و ثابت نگریستن. ( از اقرب الموارد ). || با اشتغال دل و چشم و غلبه هوی به حدیث کسی توجه داشتن. ( از متن اللغة ). || از چیزی تغافل داشتن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || ( اِ ) چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن. ( از منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه رنا در فرهنگ فارسی

شادمان گردیدن شاد شدن رنو

معنی کلمه رنا در فرهنگ اسم ها

اسم: رنا (دختر) (عربی) (تلفظ: ranā) (فارسی: رَنا) (انگلیسی: rana)
معنی: شاد شدن، خوشحال گردیدن، نشاط، شادمان گردیدن، چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن، جمال

معنی کلمه رنا در فرهنگستان زبان و ادب

{RNA} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← ریبونوکلئیک اسید

جملاتی از کاربرد کلمه رنا

از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است، می‌توان به عالی‌جناب، شاگرد مغازه، ۳۰ قیراط خوشبختی، از دوشنبه‌ها بیزارم، رنا و دکتر مورک اشاره نمود.
از فیلم‌هایی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به شوهرم امشب چه می‌کند؟، قلب مادر، جهنم و رنا اشاره نمود.