راست مزاج. [م َ ] ( ص مرکب ) معتدل مزاج. ( آنندراج ) صحیح المزاج. ( ناظم الاطباء ). کسی که اعتدال مزاج دارد : درخدمت او شخص ادب راست مزاج است در مدحت او از سخن پاک عیار است.امیرمعزی ( از آنندراج ).
معنی کلمه راست مزاج در فرهنگ فارسی
معتدل مزاج . کسی که اعتدال مزاج دارد .
جملاتی از کاربرد کلمه راست مزاج
و راست مزاج تو، ای مکار، در جمال ظاهر و قبح باطن چون شراب خسروانی نیکو رنگ و خوش بوی است که زهر در وی پاشند. و اگر شخص پلید و جثه خبیث ترا بارها بسوزندو دریاها برانند گوهر ناپاک و سیرت مذموم تو از قرار خویش نگردد، و خبث ضمیر و کژی عقیدت تو نه بآب پاک شود و نه بآتش بسوزد، و با جوهر تو میگردد هرگونه که باشی و در هر صورت که آیی. و اگر ذات خسیس تو طاووس و سیمرغ تواند شد میل تو از صحبت و مودت زاغان نگذرد، همچون آن موش که آفتاب و ابر و باد وکوه را بر وی بشویی عرضه کردند، دست رد بر سینه همه آنها نهاد و آب سرد بر روی همه زد، و موشی را که از جنس او بود بناز در برگرفت. ملک پرسید: چگونه؟
ما را چو ز عشق میشود راست مزاج عشق است طبیب ما و داروی علاج
در خدمت او شخص ادب راست مزاج است در مدحت او زرّ سخن پاک عیار است