زبان هرزه

معنی کلمه زبان هرزه در لغت نامه دهخدا

زبان هرزه. [ زَ هََ زَ / زِ ] ( ص مرکب ) یاوه گو. بیهوده سخن. آنکه خارج از ادب سخن میگوید. رجوع به هرزه زبان شود. || آنکه نگهدار راز نیست و رازی که بدو سپرده اند نگهداری نتواند. رجوع بزبان هرزگی شود.

معنی کلمه زبان هرزه در فرهنگ فارسی

یاوه گو بیهوده سخن آنکه نگه دار راز نیست

جملاتی از کاربرد کلمه زبان هرزه

ز خاموشی بریدم من زبان هرزه گویان را دو لب برهم نهادم کارشمشیرِ دودم کردم
گر عروسان چمن پیشت به خوبی دم زنند از قفا بیرون زبان هرزه سوسن کشم
بی نیازی می شود بند زبان هرزه گو خار دامنگیر اگر سیراب باشد بهترست
گهی چو گل شده رسوای طبع رنگ آمیز گهی چو بلبل اسیر زبان هرزه درای
خسرو به ملک شهرت چندت زبان هرزه عالم همه گرفتی، شمشیر در میان کن