زایندگی

معنی کلمه زایندگی در لغت نامه دهخدا

زایندگی. [ ی َ دَ / دِ ] ( حامص ) زایا بودن. ولود بودن. مقابل عقیم بودن. || تولید کردن. انتاج. افزودن. رجوع به زاینده شود.

معنی کلمه زایندگی در فرهنگ فارسی

زایا بودن مقابل عقیم بودن تولید کردن

جملاتی از کاربرد کلمه زایندگی

شاخص تولید ناخالص داخلی نشان دهنده قدرت تولید و قدرت زایندگی یک اقتصاد است از جمع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل یک اقتصاد در یک بازه زمانی مشخص (یک سال) به دست می‌آید. هر چه تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد به نوعی می‌توان گفت که آن اقتصاد بزرگتر و قوی تر است.