زامن
معنی کلمه زامن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه زامن
شهی که پوشد بر بندگان زامن قبای شهی که گیرد از دشمنان ز خشم جلود
شهی که تا در او قبله ملوک شدست چهار گوشه عالم زامن شد چو حرم
هر آن گروه که اندر پناه صدر ویند زامن و راحتشان بستر است و بالین است
نترسد گور با مهرش ز چنگال پلنگ اندر نیارد شیر زد دندان زامن او برنگ اندر