زامن

معنی کلمه زامن در لغت نامه دهخدا

زامن. [ م ِ] ( ع ص ) شدید. ( ذیل اقرب الموارد از لسان العرب ).

معنی کلمه زامن در فرهنگ فارسی

شدید

جملاتی از کاربرد کلمه زامن

شهی که پوشد بر بندگان زامن قبای شهی که گیرد از دشمنان ز خشم جلود
شهی که تا در او قبله ملوک شدست چهار گوشه عالم زامن شد چو حرم
هر آن گروه که اندر پناه صدر ویند زامن و راحتشان بستر است و بالین است
نترسد گور با مهرش ز چنگال پلنگ اندر نیارد شیر زد دندان زامن او برنگ اندر