ریمنی. [ م َ ] ( حامص ) صفت و حالت ریمن. بدی. بدخویی.تبهکاری. حیله گری. ( از یادداشت مؤلف ) : او را ز ریمنی گهر پاک بازداشت ممکن نباشد از گهر پاک ریمنی.منوچهری.رجوع به ریمن شود.
معنی کلمه ریمنی در فرهنگ عمید
مکاری، حیله گری: ای بر طریق باطل پویان تو روز و شب / داده عنان خویش به شیطان ز ریمنی (سنائی۲: ۳۳۶ ).
معنی کلمه ریمنی در دانشنامه عمومی
ریمنی ( به انگلیسی: Rhymney ) یک شهرک در ولز است که در شهرستان مستقل کرفیلی واقع شده است. ریمنی ۸٬۸۴۵ نفر جمعیت دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه ریمنی
علم او گر بزی و ریمنی است گر به خورشید سرکشد دنی است
دیوی ره یافت اندر این بستان بد فعلی و ریمنی و غداری
تو هم دشمن و بد تن و ریمنی جهان آفرین را به دل دشمنی
گفت بیداد و دروغ و ریمنی زشت ست، زشت راستی جو در منشت و درگوشت و درکنشت
ذات پاکت ز ریمنی ایمن همچو میثاق عاشقان ز فتور
که شه باز کرده ره ریمنی پذیرفت گفتار اهریمنی
او را ز ریمنی گهر پاک باز داشت ممکن نباشد از گهر پاک ریمنی