روی گردانی

معنی کلمه روی گردانی در لغت نامه دهخدا

روی گردانی. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) روگردانی. عمل روی گرداندن. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه روی گردانی در فرهنگ فارسی

عمل روی گرداندن اعراض .

معنی کلمه روی گردانی در فرهنگستان زبان و ادب

{churn} [مهندسی مخابرات] فرایندی که در آن مشترکان به طور پیاپی خدمات دهندگان را تعویض کنند

جملاتی از کاربرد کلمه روی گردانی

مهر و مه را روی گردانی سیاه اختران را افکنی در خاک راه
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ دروغ نیوشان و دروغ پذیرانند از یکدیگر، أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ رشوت‌خواران، فَإِنْ جاؤُکَ اگر بتو آیند، فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ حکم کن میان ایشان، أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ یا روی گردان از ایشان، وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ و اگر روی گردانی از ایشان، فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً نگزایند ترا هیچ چیز، وَ إِنْ حَکَمْتَ و اگر حکم کنی میان ایشان، فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ حکم کن براستی و داد، إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (۴۲) که اللَّه راستکاران و داد دهان دوست دارد.
تلاش حامیان اوژن چهارم از جمله پیکولومینی در نهایت منجر روی گردانی تمامی حاکمان آلمانی از فلیکس چنجم، پادپاپ رقیب پاپ رم شد. توافق به رسمیت شناختن اوژن چهارم به عنوان پاپ حقیقی پس از مرگ پاپ صورت گرفت.
ابراهیم بن ادهم از راهی می گذشت، مردی را شنید که چنین می خواند: هرگناه که از تو سر زند، بخشوده افتد جز آن که از من روی گردانی و ابراهیم مدهوش بیفتاد.