روزی رسان. [ رَ ] ( نف مرکب ) روزی رساننده. || ( اِخ ) کنایه از ذات باری. ( از لغت محلی شوشتر ) : گرم نیست روزی ز مهر کسان خدایست رزاق و روزی رسان.نظامی.غم روزی مخورتا روز ماند که خود روزی رسان روزی رساند.نظامی.دگر روز باز اتفاق اوفتاد که روزی رسان قوت و روزیش داد.سعدی.بمنعم نداده ست روزی رسان مگر بهر آسایش مفلسان.امیرخسرو دهلوی.ز هر توشه کامد ز روزی رسان مرادی به بی توشه ای می رسان.امیرخسرو دهلوی.بی مگس هرگز نماند عنکبوت رزق را روزی رسان پر میدهد.صائب.خدایست رزاق و روزی رسان.؟- امثال : ضامن روزی بود روزی رسان .( جامع التمثیل ).
معنی کلمه روزی رسان در فرهنگ عمید
= روزی ده
معنی کلمه روزی رسان در فرهنگ فارسی
روزی رساننده . کنایه از ذات باری
جملاتی از کاربرد کلمه روزی رسان
کریم خطابخش روزی رسان پناه کسان و کس بیکسان
توقیعی از عطیهٔ او بر کنار داشت هر جا برات بخشش روزی رسان رسید
چنین روزی رسان مهربان را خلاف بندگی کردن نه زیباست
که ای پاک دادار روزی رسان بدان رهنمایم تو روزی رسان
مرا روزی رسان کز ناتوانی چنانم من که میدانم تو دانی
ای ساز و ناز ناکسان حیرت فزای نرگسان ای خاک را روزی رسان مقصود هر آوارهای
قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ کفار قریش هر چند که شرک آوردند حوالت آفریدن و روزی دادن با هیچ کس نکردند جز اللَّه قال اللَّه تعالی: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ. ای محمد ایشان را بگوی: روزی گمار بندگان و روزی رسان از آسمان بباران و از زمین به نبات کیست؟ ناچار که گویند اللَّه؟ امّا تو بگوی که اللَّه که از تو دوستر دارم که شنوم. اکنون ایشان را گوی: چون میدانید که او را در خلق و در رزق شریک نیست، بدانید که در استحقاق عبادت و تعظیم او را هم شریک نیست.
به هر روزی تو را روزی رسان است رساند روزی ات را بی کم و کاست
وی پاسخ داد که: سخن تو با عملت موافق نیست. شفیق گفت: چگونه؟ گفت: تو می گوئی پروردگاری روزی رسان داری و تا این جا در طلب روزی رنج سفر بر خویش هموار کرده ای؟
بی مگس هرگز نماند عنکبوت رزق را روزی رسان پر میدهد