روانه بر

معنی کلمه روانه بر در فرهنگستان زبان و ادب

{dolly pusher} [سینما و تلویزیون] متصدی روانه

جملاتی از کاربرد کلمه روانه بر

خلق بی‌پایان ز یک اندیشه بین گشته چون سیلی روانه بر زمین
گاه چون موجی بر افرازان عَلَم گاه چون ماهی روانه بر شکم
شب تا به روز خونِ دل است این نه آبِ سر کز چشم ما روانه بر اطلاق می کنی
فضای چپ روانه بر این اردوگاه حاکم است ولی ویژگی‌اش آرامش و تأمین امنیت است و اینکه ارتش لبنان در این اردوگاه حضور ندارد.
نوای بلبل و آواز چنگ و نغمه ی عود خوش است و خوش بود آبی روانه بر لب کشت
شاه بهرام روز و شب به شکار قاصدانش روانه بر سر کار