رنگ یار

معنی کلمه رنگ یار در فرهنگستان زبان و ادب

{auxochrome} [شیمی، مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] هر گروه جانشین در یک رنگ زا که بر رنگ آن اثر می گذارد

جملاتی از کاربرد کلمه رنگ یار

هر چه رنگ یار دارد، نور چشم عاشق است خوشترست از خرده جان هر شرر پروانه را
در رنگ یار بنگر تا رنگ زندگانی بر روی تو نشیند ای ننگ زندگانی
از من ای فیّاض اگر منصور را دیدی بگو عکس بر آیینه افتادست رنگ یار نیست
در گلستان گر گلی بودی به رنگ یار من همچو بلبل در گلستان ناله بودی کار من
مرا دست از دهان شکوه برداشت گل از تغییر رنگ یار چیدن
می به روی لاله رنگ یار می باید کشید باده گلرنگ در گلزار می باید کشید
این که می ماند به خط مشک رنگ یار من زان کند باور که مغزش نیست اندر سر هلال