رقیبا

معنی کلمه رقیبا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
انن (۱۸۳۵ بار)
«رَقیب» در اصل، به کسی می گویند که از محل مرتفعی به اوضاع نظارت کند، و سپس، به معنای حافظ و نگهبان چیزی آمده است; زیرا نگهبانی از لوازم نظارت است. بلندی محل رقیب، ممکن است از نظر ظاهری بوده باشد که بر مکان مرتفعی قرار گیرد و نظارت کند و ممکن است از نظر معنوی بوده باشد، و در اصل از «رقبة» که به معنای «گردن» است گرفته شده، و این معنا یا به خاطر آن است که شخص حافظ و مراقب، گردن کسی را که در حفاظت او است حفظ می کند (کنایه از این که جان او را حفظ می کند) و یا به خاطر این که گردن می کشد تا برنامه پاسداری و حفاظت را انجام دهد. و غالب مفسران معتقدند که «رقیب» در سوره «ق» فرشته ای است که در سمت راست قرار دارد.
از اسمائ حسنای خداوندی است و به معنی حافظ اعمال است طبرسی گوید: حافظی که هیچ چیز از او پوشیده نیست صدوق در توحید خود گفته: رقیب یعنی حافظ و فعیل به معنی فاعل است. ناگفته نماند: رقیب در قرآن فقط در سه محل درباره خداوند سبحان به کار رفته که نقل می‏شود: . . . دقّت در هر سه آیه روشن می‏کند که رقیب به معنی حافظ و عالم به اعمال است نه مطلق حافظ در مجمع از این زید نقا شده که رقیب به معنی عالم است و گفته حافظ با عالم متقارب‏اند. در دعای 47 صحیفه آمده «لا یَعْزُبُ عَنْهُ عِلْمُ شَیی‏ءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْی‏ءٍ مُحیطٌ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْی‏ءٍ رَقیْبٌ» این کلام نیز مؤید مطلب فوق است. پس خداوند رقیب است یعنی حافظ تمام اعمال است و چیزی از او پوشیده نیست. چنان که در آیه . مراد از رقیب حافظ و ضابط اعمال و کلمات است.

جملاتی از کاربرد کلمه رقیبا

ز مقصودم بر آوردی رقیبا الاهی ره سوی مقصد نبینی
گر بری از ما رقیبا تحفه پیش حبیب محبتی داریم خوش برخیز و زحمت را ببر
تنگ شد شهر وجود از تو رقیبا بر من قدم آن به که به صحرای عدم رنجه کنی
به شکل او هلاک خویش خواهم رقیبا برشکن طرف کلاهش
دو جهان حجاب نبود بمیان ما و معشوق تو گمان کنی رقیبا که میان ما حجابی
عشق گنج است و رقیبا اندر این ره همچو مار بهر گنج عشق زخم مار می باید کشید
غمزه تیز و دل سختش پی قتلم بس است تا به کی در کف رقیبا تیغ پولادش دهی
عاشقم بر دلبری با کس چرا گویم که کیست تو کهای باری رقیبا تا ترا گویم که کیست