رزم دیده

معنی کلمه رزم دیده در لغت نامه دهخدا

رزم دیده. [ رَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آنکه در جنگهای بسیار شرکت کرده. مجرب در جنگ. ( فرهنگ فارسی معین ). جنگ دیده و آزموده شده در جنگ. ( ناظم الاطباء ). تجربه دیده در جنگ. ( فرهنگ لغات ولف ) :
نگهبان دژ رزم دیده هجیر
که با زور و دل بود و با گرز و تیر.فردوسی.به لشکر چنین گفت هومان شیر
که ای رزم دیده یلان دلیر.فردوسی.همان تا یکی رزم دیده هژبر
فرستم به جنگش چو غرنده ابر.فردوسی.همه رزم دیده همه مرد جنگ
بر آن کوه مانند غران پلنگ.فردوسی.همی گوید ای رزم دیده سوار
چه تازی تو اسب اندر این مرغزار.فردوسی.

معنی کلمه رزم دیده در فرهنگ عمید

جنگ دیده، رزم آزموده.

معنی کلمه رزم دیده در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه در جنگهای بسیاری شرکت کرده مجرب در فن جنگ .

جملاتی از کاربرد کلمه رزم دیده

همه رزم دیده همه شیر دل از انبوه ایشان ستاره خجل
فرستاد پنجاه تن را به زیر همه رزم دیده جوان و دلیر
چنین گفت کای رزم دیده سوار ازان خواسته کس نداند شمار
بلشکر چنین گفت هومان شیر که ای رزم دیده سران دلیر
چنین گفت با رزم دیده تخوار که طوس آن سخنها گرفتست خوار
بسی جنگ آوران رزم دیده جفای نیزه و خنجر کشیده
بمان تا یکی رزم دیده هژبر فرستم به جنگش به کردار ابر
چنین گفت پس طوس با مهتران که ای رزم دیده دلاور سران
به پیش اندرون بد گو پهلوان پس و پشت او رزم دیده گوان
دلیر رزم دیده خان دوران چو شمشیر است در هیجا نمایان