رخ گرد

معنی کلمه رخ گرد در فرهنگستان زبان و ادب

{libration} [فیزیک] هرنوع نوسان چرخشی که انرژی آن برای چرخش کامل کافی نباشد

معنی کلمه رخ گرد در دانشنامه آزاد فارسی

رُخ گَرْد (libration)
در اخترشناسی، لنگش ظاهری و خفیف در چرخش ماه، ناشی از متغیربودن سرعت چرخش و تمایل محور آن. معمولاً ماه در همان مدت که یک دور گردش در مدار خود را کامل می کند، یک دور هم بر گرد محورش می چرخد و درنتیجه، دائماً یک روی آن به طرف زمین است (← چرخش_همگام). با این همه، سرعت گردش مداری ماه متغیر است، زیرا مدار آن به جای دایره ای بودن بیضی شکل است. چرخش محوری آن گاهی اندکی از حرکت مداری اش عقب، و گاهی جلو می افتد و به این ترتیب، بخشی از «نیمۀ پنهان» ماه در این سو و آن سوی لبه های شرقی و غربی نمایان می شود. این پدیده را رُخ گرد طولی می نامند. رُخ گرد عرضی به علت تمایل اندک محور ماه نسبت به صفحۀ مداری آن روی می دهد و به این ترتیب می توان دورتر از قطب های شمال و جنوب ماه را دید. در مجموع، به علت این اثرات، ۵۹ درصد کل سطح ماه از زمین مشاهده می شود، در حالی که اگر رُخ گرد اتفاق نمی افتاد، فقط ۵۰ درصد آن دیده می شد.

جملاتی از کاربرد کلمه رخ گرد

ز بس که دلبر من تشنه جمال خود است به آبگینه ز رخ گرد خواب می‌شوید
نشست وکردم از رخ گرد ره با آستین پاکش ز لعل شکرین ناگه به شیرین بذله شد گویا
ببینم رخ گرد سالار نیو تو ایدر مشو غافل از کار دیو
خال مشکین چیست بر رخ گرد لب نارسته خط بر خلاف عادت افتاده ست پیش از خط نقط
صائب از رخ گرد می شوید به آب زندگی می کند چون خضر هر کس سعی در تعمیر تو
مگر کین رفته بجوید همی ز رخ گرد ننگش بشوید همی
پاک خواهد ز رخ گرد کینه زان پس تیغ او زآن به جا آرد به خون خصم رسم ارتحاس
نشسته ز رخ گرد راه سفر نکرده به بالین راحت گذر
بتی گشت گیسوش رنگ سیاه زنخدانش ناهید و رخ گرد ماه
یا همه رخ گرد چون گلنار باش یا همه دل باش و چون نارنج کن