معنی کلمه رب الفلق در لغت نامه دهخدا رب الفلق. [ رَب ْ بُل ْ ف َ ل َ ] ( اِخ ) پروردگار شکافنده صبح. خدا. پروردگار : قل اعوذ برب الفلق... ( قرآن 1/113 )؛ بگو پناه میگیرم به پروردگار شکافنده صبح. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ج 10ص 395 ).مرده باید بود پیش حکم حق تا بیاید رحمت از رب الفلق.مولوی.
معنی کلمه رب الفلق در فرهنگ فارسی ( اسم ) پروردگار شکافنده صبح خدای تعالی : مرده باید بود پیش حکم حق تا بیاید رحمت از رب الفلق . (مثنوی )پروردگار شکافند. صبح خدا
جملاتی از کاربرد کلمه رب الفلق یکی بنگر که فاعل غیر حق نیست صباحت خوش جز از رب الفلق نیست سرم در چرخ کی گنجد که سر بخشیده فضل است دلم شاد است و می گوید غم رب الفلق دارم فالق اصباحی و رب الفلق باز کنی صد در و گویی درآ