راپرت

معنی کلمه راپرت در لغت نامه دهخدا

راپرت. [ پ ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) گزارش. || شرح. وصف. نقل. روایت.حکایت. داستان. قصه. بیان. ( فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). || خبر و اخبار. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه راپرت در فرهنگ معین

(پُ ) [ فر. ] (اِ. ) گزارش ، سخن چینی .

معنی کلمه راپرت در فرهنگ عمید

گزارش کتبی یا شفاهی برای بیان خبری، بیان محرمانه.

معنی کلمه راپرت در فرهنگ فارسی

گزارش، بیان خبر، روایت، سخن چینی
( اسم ) گزارش کتبی یا شفاهی مبنی بر خبر و مطلبی گزارش [[ اجزائ هر یک از وزارتخانه هااز روی راپرت آن وزیر بصدارت عظمی ... خواهد بود ]] ( از قانون تشکیلات مشیر الدوله صدر اعظم ناصر الدین شاه ) .

معنی کلمه راپرت در ویکی واژه

گزارش، سخن چینی.

جملاتی از کاربرد کلمه راپرت

برطبق راپرت واصله از حکمران بنادر، کشتی پرسپولیس اخیراً محتاج به تعمیر گردیده است. از طرف وزارت داخله شرحی به وزارت مالیه نوشته شده که چون کشتی مزبور مورد احتیاج مأمورین کشف قاچاق و غیره می‌باشد، مقتضی است هر چه زودتر برای تعمیر آن اقدام‌های لازم به عمل آید.