راه کند

معنی کلمه راه کند در لغت نامه دهخدا

راه کند. [ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 21هزارگزی جنوب درود، در کنار راه مالرو پیراوند به رازان. دهی است کوهستانی و سردسیرو دارای 609 تن جمعیت که همگی بکار کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه راه کند در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ژان بخش دو رود شهرستان بروجرد .

جملاتی از کاربرد کلمه راه کند

وان که در سایهٔ تو راه کند بر سر خود جهان سیاه کند
غیر در دل مهل، که راه کند که چو ایزد درو نگاه کند
هر که در این راه کند خوابگاه یا سرش از دست رود یا کلاه
دود در خانه ای که راه کند در و دیوار آن سیاه کند
مکش عنان به سخن از طلب که همچو قلم سخن به راه کند رهروی که کاهل نیست
غول در ده مهل، که راه کند ده ده او را که ده تباه کند
گر نه حدیث او بدی جان تو آه کی زدی آه بزن که آه تو راه کند سوی خدا
لیک بسی راه کند طی هلال تا گذر آرد به مقام و کمال
به فرزانه فرمود تا هم ز راه کند نوش دارو بران زخم گاه
تا ترا پیش او چو راه کند او به دربان ترش نگاه کند