معنی کلمه راه نهادن در لغت نامه دهخدا
سپهبد گوپیلتن با سپاه
سوی چین و ماچین نهادند راه.فردوسی.- چشم و گوش به راه نهادن ؛ انتظارکشیدن. آمدن مسافری را منتظر شدن :
نهاده مردم غزنین دو چشم و گوش به راه
ز بهر دیدن آن چهره چو گل ببهار.بوحنیفه اسکافی ( از تاریخ بیهقی ).