معنی کلمه رامند در لغت نامه دهخدا
رامند. [ م َ ] ( اِخ ) از بلوکات قزوین ، حد شمالی بلوک دشت آبی ، غربی خزرود و ابهررود و افشاریه ،جنوبی خرقان و شرقی زهرا، در دامنه کوهی واقع است.و ایل شاهسون اینانلو با 150 خانوار در اینجا مسکن دارد. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 371 ). کوه رامند درقبلی قزوین و شمالی خرقان است و مردم نشین است و در او دیه ها، و زراعت و بلندی عظیم ندارد اما ذکرش در فهلویات بسیار آمده. ( نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 195 ).