رام دیو

معنی کلمه رام دیو در لغت نامه دهخدا

رام دیو. ( اِخ ) نام یکی از سرداران کفار هند که بمخالفت با شیرشاه ( متوفی 952 هَ. ق. ) قیام کرد و بهمدستی سلهدی گروه بیشماری از مسلمانان از جمله احمدخان سور و سپاهیانش را کشتند و سرانجام در نبردی که با سپاه شیرشاه بفرماندهی رومی خان کرد کشته شد. رجوع به تاریخ شاهی ص 221 و 224 و 229 شود.

معنی کلمه رام دیو در فرهنگ فارسی

نام یکی از سرداران کفار هند که بمخالفت با شیر شاه قیام کرد .

جملاتی از کاربرد کلمه رام دیو

این شهر به تاریخ ۸۷۷ ه‍.ق و به دست شاهزاده هندی به نام رای رام دیو بنا نهاده شده‌است. دلیل این تأسیس شهر جدید، طغیان رودخانه‌ها و تخریب خانه‌های شهر باری دوآب بوده‌است. این پادشاه در بیعت عارفی لاهوری به نام صوفی شیخ محمد قادری مسلمان شد. پس از آن این شهر در سلطنت مسلمانان بود تا آنکه اولین حاکم سیک به نام جسه سینگ رام گرهیا بر آن حاکم شد.
بَتاله شهری پر قدمت است که توسط رای رام دیو در ایالت پنجاب هند به سال ۸۷۷ ه‍.ق پایه‌ریزی شد. این شهر که از مناطق بزرگ و پراهمیت پنجاب است، در کشاورزی شناخته شده‌است و در سرشماری سال ۱۳۷۰، نزدیک به ۸۹ هزار جمعیت داشته‌است.