راست وعده

معنی کلمه راست وعده در لغت نامه دهخدا

راست وعده. [ وَ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) صادق الوعد. راست عهد. راست پیمان. درست پیمان. کسی که قول و وعده اش راست باشد :
آن لفظ وعده یی بُد و دانم که راست است
زیرا که راست وعده بود مرد و کج وعید.سوزنی.

معنی کلمه راست وعده در فرهنگ فارسی

صادق الوعد . راست عهد

جملاتی از کاربرد کلمه راست وعده

«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ» و یاد کن در این نامه اسماعیل را، «إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ» که او مردی راست وعده بود، «وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا». (۵۴) و فرستاده‌ای بود پیغامبر.