رازین

رازین

معنی کلمه رازین در لغت نامه دهخدا

رازین. ( اِخ ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان که در 10 هزارگزی جنوب خاوری رزن و یک هزارگزی جنوب راه فرعی رزن به نوبران واقع است. ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر که سکنه آن 640 تن میباشند که بزبان ترکی سخن میگویند، آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوبات و انگور و شغل اهالی زراعت و راه آن ، مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
رازین. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران ساوه که در 32000گزی جنوب خاوری نوبران و 5000 گزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی ، سردسیر و سکنه آن 214 تن است که شیعی مذهبند و به فارسی و ترکی سخن میگویند. آب آن از رودخانه مزدقان تأمین میشود و محصول آن غلات ، بنشن ، بادام ، انگور، گردو و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری ، قالیچه و جاجیم بافی میباشد.راه آن مالرو است و معادن نمک نزدیک این ده وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه رازین در فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان مزد قانچای بخش نوبران ساوه .

معنی کلمه رازین در فرهنگ اسم ها

اسم: رازین (دختر) (فارسی) (تلفظ: rāzin) (فارسی: رازين) (انگلیسی: razin)
معنی: رمزآلود، رازآلود، رازدار، ( اَعلام ) نام چند روستا در شهرستانهای رزن، ساوه و ارومیه

معنی کلمه رازین در دانشنامه عمومی

رازین روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان شاهسونکندی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۵۷ نفر ( ۸۲ خانوار ) است.
رازین (درگزین). رازین، روستایی در دهستان درگزین سفلی بخش مرکزی شهرستان درگزین در استان همدان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۳ نفر ( ۱۶ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه رازین

دست و پا رازین حنا کن شستشو رنگ را بگذار و بیرنگی بجو
وصل با کوتهی دست ندارد ثمری بهله رازین چه که دستش به کمر نزدیک است؟
شدم خیالی و بر من نه آن گذشت الحق که هیچکس رازین جنس بر خیال گذشت
آندری الکساندرویچ رازین (روسی: Андре́й Алекса́ндрович Ра́зин؛ زادهٔ ۱۵ سپتامبر ۱۹۶۳) اقتصاددان، موسیقی‌دان، تهیه‌کننده موسیقی و خواننده اهل روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق) است.
چو از دور دیدش به لشگر بگفت که این مرد رازین سپه نیست جفت
نمود خواهرت اسب شهادتت رازین فدای حالت پا در رکاب کردن تو