معنی کلمه رازین در لغت نامه دهخدا
رازین. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران ساوه که در 32000گزی جنوب خاوری نوبران و 5000 گزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی ، سردسیر و سکنه آن 214 تن است که شیعی مذهبند و به فارسی و ترکی سخن میگویند. آب آن از رودخانه مزدقان تأمین میشود و محصول آن غلات ، بنشن ، بادام ، انگور، گردو و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری ، قالیچه و جاجیم بافی میباشد.راه آن مالرو است و معادن نمک نزدیک این ده وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).