راز دیدن. [ دی دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از راز دانستن و راز دریافتن. راز خواندن. ( آنندراج ). اما در این ( معنی ) ادعاست بلی راز چیزی نیست که آن را بحس توان دید بلکه بعقل توان یافت ( آنندراج ) : توان دید راز درون نقاب اگر عینک آرد قدح از حباب.ظهوری ( از آنندراج ).و رجوع به راز خواندن شود.
معنی کلمه راز دیدن در فرهنگ فارسی
کنایه از راز دانستن و راز دریافتن . راز خواندن . اما در این ادعا است بلی راز چیزی نیست که آنرا بحس توان دید بلکه بعقل توان یافت .
جملاتی از کاربرد کلمه راز دیدن
نباشد هر کسی این راز دیدن مراین جوهر در اینجا بازدیدن
فرید آمد تو راز دیدن من شود هر راه تاریک تو روشن
نه کار تست اینجا راز دیدن چو مردان مُرد وز خود راز دیدن
نداند هیچکس این راز دیدن کجا اعمی تواند باز دیدن
مصفّا میتوان این راز دیدن نهانی این توانی باز دیدن