خزرجی

معنی کلمه خزرجی در لغت نامه دهخدا

خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) برأبن معروربن صخر از بنی سلمه خزرجی بود او اول کسی بود که در عقبه با پیغمبر بیعت کرد و باز هم او اول کسی بود که وصیت کرد روی من به کعبه دفن کنید. پیش از هجرت به مدینه وفات یافت. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 219 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) ثابت بن قیس بن شماس خزرجی. خطیب انصار بودو در یمامه شهید شد. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 221 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) زنجانی. رجوع به الزنجانی شود. ( از المعجم المطبوعات ).
خزرجی. [ خ َرَ ] ( اِخ ) زید خزرجی ، مکنی به ابوعبدالرحمن. در سنه 34 هَ. ق. درگذشت. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 217 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) ساعدی انصاری. نام وی صفی الدین احمدبن عبداﷲبن ابی الخیربن عبدالعلیم بن عبداﷲبن علی بن حسن انصاری خزرجی ساعدی انصاری بود که به سال 900 هَ. ق. به جهان چشم گشود.او راست : خلاصة تذهیب تهذیب الکمال و اسماءالرجال که او آن را از تذهیب التهذیب محمدبن احمد ذهبی و جزء آن فراهم آورد و بر آن مطالبی چند افزود و در بولاق به سال 1301 هَ. ق. در پانصد صفحه چاپ شد و نیز به نام خلاصة تذهیب الکمال فی اسماء در مطبعه خیریه بسال 1322 هَ. ق. دوباره چاپ گردید. ( از معجم المطبوعات ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) عبداﷲبن رواحه خزرجی انصاری بدری. او در حرب مؤته با جعفربن ابی طالب و زیدبن حارثه شهید شد. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 236 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) عبداﷲبن زید خزرجی. صورت اذان او بخواب دید و رسول برآن حکم کرد. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 236 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) علی بن حسن او راست : «العقوداللؤلؤیه فی تاریخ الدوله الرسولیه » و این تاریخ حاوی شرح پادشاهانی است بر بلاد یمن که از اواخر قرن ششم هجری حکم رانده جزء اول آن در مطبعه هلال با نفقه گیب به سال 1911 م. و جزء ثانی آن به سال 1918 م. چاپ شد. ( از معجم المطبوعات ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) قطبةبن عامر از بنی سلمه خزرجی بود ودر بدر بشهادت رسید. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 241 ).
خزرجی. [ خ َ رَ ] ( اِخ ) منذربن عمروبن خنیس خزرجی در بئر معونه شهید شد. ( از تاریخ گزیده چ 2 ص 243 ).

معنی کلمه خزرجی در فرهنگ فارسی

منذر بن عمرو بن خنیس خزرجی در بئر معونه شهید شد .

معنی کلمه خزرجی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خزرجی (ابهام زدایی). خزرجی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • ابوصرمه خزرجی، از شاعران عرب• احمد بن عبدالرحمان خزرجی انصاری، کنیه اش ابوالعباس، مورخ، محدّث و فقیه مالکی قرن پنجم و ششم• اوس بن ثابت خزرجی، از صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و از شهیدان بدر• ضیاءالدین علی بن محمد خزرجی، ملقب به ضیاءالدین، کنیه اش ابوالحسن، ادیب، شاعر و صوفی اندلسی قرن هفتم• عبدالرحمان بن عبد رب خزرجی، از یاران امام حسین (علیه السلام) و از شهدای کربلا• عبدالله بن محمد خزرجی، ادیب و اگاه به علم عروض• عمرو بن امرئ القیس خزرجی، شاعر عصر جاهلی و از خاندان مالک بن ثعلبه، از قبیله خزرج• موفق الدین خزرجی، مورخ، ادیب، شاعر و نثرنویس یمنی قرن هشتم• نعمان بن ربعی انصاری خزرجی، از طایفه بنی سلمه و بزرگان انصار و اصحاب مشهور و مورد اعتماد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)
...

جملاتی از کاربرد کلمه خزرجی

تاریخ حمایت یثربیان از پیامبر به یک سال پیش از هجرت در پیمان عقبه دوم بازمی‌گردد. در میان جمع بیعت‌کننده با پیامبر دو تن از سران تیره‌های اوسی (بنی عبدالأشهل) و خزرجی (بنی سلمه) نیز حضور داشتند که پیامبر با وعده آنان حاضر شد به یثرب مهاجرت کند. بیعت کنندگان بیعت عقبه، تعهد کردند همچون زنان و فرزندان خود از پیامبر دفاع کنند.
نخستین کسی که ادعای صعود به دماوند را کرده‌است ابودلف خزرجی است که در سال ۲۹۲ ه (۹۰۵م) در سفرنامه خود به صعودش اشاره کرده و شرحی از قله دماوند ارائه داده‌است. پس از وی قزوینی[کدام؟]، مسعودی[کدام؟]، ابن فقیه و نیز ناصر خسرو نیز اشاراتی به صعود دماوند داشته‌اند.
ابوالعبّاس، احمد بن قاسم بن ابی‌اصیبعه سعدی خزرجی (۱۱۹۴- ۱۲۷۰م) (۶۶۸-۵۹۰) نویسنده چشم‌پزشک و شاعر شامی سدهٔ هفتم هجری بود.
این قلعه در ۹ رمضان ۲۲۲ ه‍.ق/۱۵ اوت ۸۳۷ به دست نیروهای افشین فتح و ویران شد. بذ در اشعار شاعران عرب همچون حسین بن ضحاک باهلی، ابو تمام و بُحتری ذکر و توصیف شده‌است. ابودلف مسعر بن مهلهل خزرجی خرمدینها را نیمه سدهٔ ۴ ه‍.ق/ ۱۰ م در بذ دیده بود که به انتظار مهدی بوده‌اند.