خانان

معنی کلمه خانان در لغت نامه دهخدا

خانان. ( اِخ ) قریه ای است که بفاصله 24500 گز در جنوب غرب قریه تنگی در علاقه حکومت درجه اول سپین بولاک مربوط بولایت قندهارواقع است و بین خط 65 درجه 47 دقیقه 4 ثانیه طول البلد شرقی و خط 30درجه 40دقیقه 42ثانیه عرض البلد شمالی قرار دارد. ( از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2 ).

معنی کلمه خانان در فرهنگ فارسی

قریه ایست که بفاصله ۲۴۵٠٠ گز در جنوب غرب قریه تنگی در علاقه حکومت درجه اول سپین بولاک .

جملاتی از کاربرد کلمه خانان

به ترک و روم یسار غنیمت و سپهش زگنجخانه ی خانان و قصر قیصر باد
خداوندا جهاندارا ز خانان دوستی ناید که بی رسمند و بی قولند وبد عهدند و بد پیمان
ور بر این سوی دگر فرمان دهد شمشیر تو فرد گرداند ز خانان تا که چین از فرب
از هیبت او دیدهٔ خصمان شده پردرد وز خنجر او خانهٔ خانان شده پرخون
تیمور در رمضان ۷۴۹ ه‍.ق/ آوریل ۱۳۷۰ م توانست با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر و حکومتی مستقل تشکیل دهد. تیمور از این پس خود را «صاحبقران» خواند و طی پنج سال، از ۷۴۹ تا ۷۵۴ ه‍.ق/ ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ م، سه‌بار به خوارزم و پنج‌بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این وجود، در سال دهم سلطنتش موفق به فتح خوارزم شد و سرانجام توانست آنجا را ویران کند.
پشت خانان پیش نام او دوتاگردد همی زانکه هست از پشتیش بر پشتشان بارگران
دگر جانب مسلمانان دهلی که بشکستند با خانان دهلی
تیمور که فرد هوشیار و فرصت‌طلبی بود، توانست به‌زودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر کند و به این ترتیب حکومت مستقلی تشکیل دهد (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م). او سپس خود را «حافظ قرآن» خواند. پس از آن تیمور طی پنج سال از ۷۷۲ تا ۷۷۷ ه‍.ق / ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ م، سه بار به خوارزم و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این حال فتح خوارزم ده سال پس از آغاز سلطنت‌اش ممکن شد و عاقبت آن‌جا را ویران کرد.
جامه ی بختش بپوشیدند شاهان روز رزم بایهٔ تختش ببوسیدند خانان روز بار
بستند بر میان کمر عهد و طاعتش خانان کامران و تکینان کامکار
نیرزند آنهمه خانان بپاک اندیشه خسرو مکن زین پس ازیشان یادو ایشانرا به ایشان مان
خان خانان روانه گشت ز چین تا شود خانه‌گیر‌ِ شاه‌ِ زمین