خوش خرامی

معنی کلمه خوش خرامی در لغت نامه دهخدا

خوش خرامی. [خوَش ْ / خُش ْ خ ِ / خ َ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) خوش رفتاری. نیک رفتاری. ( یادداشت مؤلف ). کش خرامی :
تو رایض من به خوش خرامی
من توسن تو به بدلگامی.نظامی.|| خوش خلقی. خوش اخلاقی.

معنی کلمه خوش خرامی در فرهنگ فارسی

عمل خوشخرام
خوش رفتاری نیک رفتاری

معنی کلمه خوش خرامی در فرهنگستان زبان و ادب

{passage} [ورزش] نوعی یورتمۀ آرام که در آن اسب پیش از گذاشتن پا بر روی زمین آن را تا ارتفاع زیادی بلند می کند

جملاتی از کاربرد کلمه خوش خرامی

بخدائی که بی ارادت او سرورا برگ خوش خرامی نیست
تا بو که یابم آگهی از سایهٔ سَروِ سَهی گلبانگِ عشق از هر طرف، بر خوش خرامی می‌زنم
سروی و چه سرو خوش خرامی ماهی و چه ماه دلفروزی
این سرافرازی کجا یابم من کوتاه دست؟ کز هواداری سرو خوش خرامی داشتم