خواجه عبدالله انصاری
معنی کلمه خواجه عبدالله انصاری در دانشنامه آزاد فارسی
پیرِهَری و شیخ الاسلام هرات، مفسر، محدث، صوفی و شاعر ایرانی. نسب او به ابوایوب انصاری می رسد. علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت. در جوانی در ادب فارسی، عربی و علوم دینی آوازه یافت و رفته رفته در حدیث و تفسیر نیز از سرآمدان روزگار خود شد. با آن که استادانش در حدیث و فقه شافعی مذهب بودند، بعدها مذهب حنبلی را برگزید. مدتی را در نیشابور گذراند و پس از آن به بغداد، خراسان و مکه سفر کرد و به تحصیل علم حدیث پرداخت. در راه بازگشت به هرات به شیخ ابوالحسن خرقانی دست ارادت داد. چون در فقه و حدیث و تفسیر استاد بود، به شیخ الاسلام هرات مشهور شد. با این که در هرات مخالفانش چندین بار او را تهدید و از شهر تبعید کردند، از برپا کردن مجالس تفسیر و حدیث دست برنمی داشت. بیشتر شهرت خواجه عبدالله به سبب نوشتن تفسیری بر قرآن و تحریر فارسی طبقات الصوفیۀ ابوعلی عبدالرحمان سُلَّمی است که آن را به لهجۀ هروی در مجالس وعظ خود می گفته و پاره ای مطالب نیز به آن افزوده است. سبک او در نگارش میان نثر مرسل و نثر مصنوع است. عبدالله انصاری نخستین سجع ساز فارسی به شمار می رود. از آیات و احادیث در قرینه های سجع خود بهره برده و مناجات ها و مجالس او معروف است. تألیفات و اشعار او به زبان های فارسی و عربی است. از دیگر آثارش: منازل السائرین؛ صد میدان؛ رسالۀ الهی نامه در تصوف که منسوب به اوست؛ مناجات؛ ذم الکلام واهله به عربی در ردّ کلام معتزله و اشعریان. برخی رسالات خواجه عبدالله در رسائل خواجه عبدالله انصاری چاپ شده است (تهران، ۱۳۱۹ش).
معنی کلمه خواجه عبدالله انصاری در دانشنامه اسلامی
مورخان و تذکره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ ولادت خواجه روز جمعه وقت غروب خورشید، دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در فصل بهار بوده است، استاد سرژبورکوی می گوید: در بعضی نسخه های خطی نفحات الانس اشتباها ۳۷۶ آمده است. خواجه می گوید: «پدر من ابو منصور در بلخ با شریف حمزه عقیلی می بوده است، وقتی زنی با شریف گفت که: ابو منصور را بگوی که مرا به زنی (همسری) کند! پدر من گفته است که: من هرگز زن نخواهم، و آن را رد کرده است. شریف گفته است که: آخر زن بخواهی و ترا پسری آید و چه پسری! چون به هرات آمده است و زن خواسته و من به زمین آمده ام. ولادت من روز جمعه بوده است در وقت غروب آفتاب، الثانی من شعبان، سنه ست و تسعین و ثلاثمائة، (۲/شعبان/۳۹۶ ق) و هم وی گفته است: من ربیعی ام، در وقت بهار زاده ام و بهار را سخت دوست دارم. آفتاب به هفدهم درجه ثور بوده است که من زاده ام هرگاه که آفتاب به آنجا رسد سال من تمام گردد و آن میانه بهار بود وقت گل و ریاحین.»
زادگاه
استاد سرژبورکوی در کتاب سرگذشت پیر هرات می گوید: نور الدین عبد الرحمن جامی در کتاب «مناقب شیخ الاسلام» از زبان خواجه می نویسد: «به قهندز زاده ام و آنجا بزرگ شده ام». قهندز: حصار قدیم (کهن دژ) هرات است، امروز در آنجا محلی را نشان می دهند که خانه خانواده خواجه است. این خانه نزدیک تربت ابوالقاسم بن امام جعفر صادق علیه السّلام است.
شخصیت
شیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (متوفی ۸۹۸) ق در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می گوید: «ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است. وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است. و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است صلی الله علیه و آله وسلّم در آن وقت که به مدینه هجرت کردند. و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد.»
تحصیلات
...
[ویکی اهل البیت] ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد (396-481 ق)، مفسر، محدث، فقیه و عارف قرن پنجم است که به سبب رسیدن نسبش به ابوایوب انصاری معروف به خواجه عبدالله انصاری است. اثر معروف او «مناجات نامه» است.
ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد متولد دوم شعبان سال ۳۹۶ هجری قمری در کهندژ هرات می باشد، پدرش از نوادگان ابو ایوب انصاری صحابی رسول الله(ص) است. ابوایوب کسی است که رسول خدا(ص) هنگام هجرت از مکه به مدینه مدتی در خانه اش سکنی گزید.
این عارف نامدار، معروف به پیرهرات، پیر انصار، خواجه عبدالله انصاری، انصاری هروی و شیخ الاسلام می باشد که این لقب آخر را ظاهراً نخستین بار خلیفه عباسی "المقتدی" در سال 474 ق به او داد و از آن پس این لقب برای پیر هرات علم شده و رسمیت یافته است.
خداوند به عبدالله هوش و حافظه ای خارق العاده عطا کرده بود و شاید بدلیل همین هوش سرشار وشگفت بود که او را خیلی زود یعنی در سن چهار سالگی به مدرسه فرستاند، اﺑﻮﻣﻨﺼﻮر ﭘﺪر خواجه عبدالله در ﺗرﺑﻴﺖ و ﺁﻣﻮزش ﻓﺮزﻧﺪ بسیار کوشید.
عبداالله مراحل و مراتب کسب علم و فضل و دانش و کمال را یکی پس از دیگری می پیمود. استعداد و حافظه او از همان زمان توجه استادان او را که با دقت بوسیله پدرش انتخاب شده بودند به خود جلب میکرد. روش او در کسب علم و دانش چنین بود که بامداد برای قرآن خواندن نزد مقری میرفت و پس از آن به درس خواندن مشغول میشد، مشق روی ورق مینوشت و از حفظ میکرد، هنگامی که از این کارها فراغت می یافت چاشتگاه بود و زمان رفتن نزد ادیب و نوشتن و حفظ کردن. او ساعات روز و شب را برای انجام درسهای مختلف تقسیم کرده بود.
در نه سالگی بدان درجه از فهم و دانش رسیده بود که می توانست از محضر استادانی چون قاضی ابومنصور ازدی و جارودی استفاده نموده، املای حدیث کند و در چهارده سالگی بدان پایه رسید که بر منبر بر آمد و مجلس گفت. در همین سن او بیش از هفتاد هزار و به روایتی صد هزار بیت شعر از شعرای عرب از حفظ داشت
از جمله استادانش یحیی بن عمار شیبانی را نام برده اند که از شیراز به هرات آمده و به تعلیم و تدریس مشغول بود وی در تفسیر، حدیث، شعر و ادب بسیار توانا بود و خواجه از محضر او استفادۀ بسیار کرد.
خواجه عبدالله انصاری در سال 417 قمری در سن 21 سالگی برای تکمیل تحصیلات به نیشابور رفت. سپس به طوس و بسطام سفر کرد و به شنیدن و ضبط و ثبت احادیث همت گماشت و در این راه تلاش بسیاری نمود چنانچه خود گفته است : "سیصد هزار حدیث و هزار هزار سَـند حفظ کرده ام."
جملاتی از کاربرد کلمه خواجه عبدالله انصاری
نجیب بارور (زادهٔ ۱۳۶۴ در کابل) سراینده و نویسنده افغانستانی است. کودکی او در دوران جنگ شهروندی و ناآرامی و آشوب سپری شد و با روی کارآمدن طالبان چند سالی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد تا این که با سرنگونی گروه یادشده در سال ۱۳۸۱ خورشیدی، دوباره دانش اندوزی را پی گرفت و سال ۱۳۸۸ خورشیدی، در ۲۴ سالگی از لیسه (دبیرستان) خواجه عبدالله انصاری فارغالتحصیل شد. سپس او با پذیرش در دانشگاه مشعل تا مقطع کارشناسی در رشتهٔ علوم سیاسی درس خواند.
پدرش اسماعیل وراق هروی در طوس پیشهٔ وراقی (کتابفروشی) داشت (و همان کس است که به گفته نظامی عروضی فردوسی در فرار از غزنین به طوس در خانهٔ وی مخفی شد). از وی اشعاری اندک و استوار همچون مدح خواجه عبدالله انصاری باقیماندهاست.
وی به مطالعه و تدریس متون عرفانی و تفسیری چون «مصباح الهدایه» عزالدین محمود کاشانی و «کشف الاسرار» میبدی، «عرائس البیان» روزبهان بقلی فسوی و کتب خواجه عبدالله انصاری و «اساس الاقتباس خواجه طوسی» و حکمت مشاء آثار بوعلی و تحصیل بهمنیار و… پرداختند. از سال ۱۳۴۶ به تدریس متون عرفانی فارسی، عربی، نظم ونثر، متون بلاغی، صرف و نحو و لغت مشغول شد.
از دیار خواجه شیراز میآید رهی تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند
ادبیات صوفیانه بخش بزرگی از ادبیات اسلامی را شامل میشود. در این میان شعر و ادبیات صوفیه در فارسی و عربی، غیر از جنبه تعلیمی، شامل مضامین تغزلی، رمزی و تمثیلی نیز هست. غیر از فارسی و عربی، زبانهای ترکی و اردو نیز مورد توجه صوفیان قرار گرفتهاست. از این میان مشهورترین آثار عبارتند از: الرسالهٔ القشیریه اثر ابوالقاسم قشیری، کتاب اللمع فی التصوف تألیف ابونصر سراج طوسی، منازل السایرین شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصاری هروی، عوارف المعارف شهابالدین عمر سهروردی، کشف المحجوب هجویری، شرح تعرف ابوبکر مستملی بخاری، کیمیای سعادت ابوحامد محمد غزالی، مرصاد العباد نجمالدین رازی و مصباح الهدایهٔ عزالدین کاشانی.
ایستگاه متروی خواجه عبدالله انصاری یکی از ایستگاههای خط ۳ متروی تهران است که در تقاطع خیابان بنیهاشم و خیابان خواجه عبدالله انصاری در محدوده بزرگراه شهید صیاد شیرازی قرار دارد.
الهینامه یکی از آثار خواجه عبدالله انصاری است و حاوی نیایش و مناجات است. این اثر به نثر آمیخته با شعر (نظم) است.
چون افغانستان دارای یک هویت ادبی غنی است، آهنگهای فولکلور و سنتی بیانگر ادبیات قرنهای قدیم تا ادبیات مدرن افغانستان میباشد. در جریان قرون وسطی، ادبیات اساساً به زبانهای دری، پشتو، عربی و ترکی نوشته میشد. امپراطوریهای چون سامانیان، غزنویان، تیموریان و امپراطوری مغول بهطور گستردهٔ از ادبیات فارسی متأثر بودند. آنها معمولاً به تشویق نویسندهگان آنزمان چون رومی، جامی، رودکی، فردوسی و خواجه عبدالله انصاری میپرداختند.