خمچه

معنی کلمه خمچه در لغت نامه دهخدا

خمچه. [ خ ُ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) خم کوچک. ( ناظم الاطباء ). خنبچه. خنبک. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
گل خمچه اش نزد طراح جام
بعقل مخمر برآورده خام
بود خمچه قسمی ز خم لیک خرد
توانش ببزم بزرگان نبرد.ملاطغرا ( از آنندراج ).

معنی کلمه خمچه در فرهنگ عمید

خُم کوچک.

معنی کلمه خمچه در فرهنگ فارسی

خم کوچک خنبچه

جملاتی از کاربرد کلمه خمچه

طرز تهیه ماهی تنوری بدین ترتیب است که ابتدا شکم ماهی را خالی و پاکی کنند و خمچه‌های چوب گز را به عرض قامت ماهی از میان گوشت می‌گذرانند و یک خمچه بلندتر را از دم ماهی تا سر ماهی درمیان گوشت ماهی فرو می‌برند و برسطح شکم ماهی ادویه می‌زنند و سپس آنرا بدرون تنور پر از آتش قرار می‌دهند تا آماده و پخته شود.