معنی کلمه خالدی در لغت نامه دهخدا
خالدی. [ ل ِ ] ( اِخ ) محرف و مصحف کلمه «کرد» است. رشید یاسمی در تاریخ کرد چنین آرد: بعضی از محققان جدید کرد را تحریف خالدی شمرده اند چه در قرن نهم قبل از میلاد در «وان » دولتی تشکیل شد بنام هالد یا ( خالدی ) که آشوریان آنها را «اورارتو» و «اوراشتو» گویند و در عبری «اراراط» نامند و یونانیان «الارودی » و «خالدوی » و «خالد ایوی » ذکر کنند. این دولت تا قرن ششم قبل از میلاد باقی بود بعد از آنکه ارامنه پیدا شدند خالدی ها پراکنده شده به کوهستانها رفتند. ( کتاب کوروپدی گزنفون ج 3 فصل 3 - 1 ). در نواحی شمال دریاچه ٔوان آثار این قوم موجود است و در نزدیکی طرابوزان نقطه ای به اسم خالد در عهد دولت بیزانس بود و شهر خلاط[ اخلاط ] نیز حاکی از نام آنان است حتی در طرف قفقاز هم نام این طایفه هست و سنگ معروف کله شین در مرز ایران از این دولت است. باری بعضی از محققان مثل رایسکه گفته اند: «خالدی و کردی و کورتی و گردیای همه یکی است ». تیکلات پیلسر آشوری در استوانه ای که به یادگار گذاشته نام طایفه قورطیه ( کورتی ) را که در کوهستان آزو بوده اند و جزو طوایفی که به اطاعت خود آورده ذکر میکند. ( از تاریخ کرد رشید یاسمی صص 93 - 92 ).
خالدی. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام تیره ای است از ایل کلهر که دارای دوهزار خانوار میباشد. شغل آنها تربیت اغنام و احشام است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 ).
خالدی. [ ل ِ ] ( اِخ ) نام شاعری بوده است از ولایت حصار شادمان و به شهر هرات به جهت تحصیل آمد و مدت مدید سبق خواند و بسیار باصلاحیت است. همانا از اولاد خالدبن ولید است. از اوست این مطلع:
مترس از تن خاکی بوقت کشتن من
اگر به تیغ تو گردی رسد به گردن من.
( از ترجمه مجالس النفائس امیر علیشیر نوائی لطائف نامه ص 120 ).
خالدی. [ ل ِ ] ( اِخ ) ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة. وی یکی از سخن سرایان بوده و غالباً در نظم اشعار با برادر خود ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة خالدی مشارکت میکرده است. از این جهت این دو را «الخالدیان » میگویند. و هر دو از خواص سیف الدوله حمدانی بوده اند. موطنشان قریه خالدیّه از قراء موصل است. وفات ابوعثمان در حدود 400 هَ. ق. و برادرش در 386 هَ. ق. اتفاق افتاد. ابوعثمان به قوت حافظه معروف بوده است. ابوبکر میگفت : من هزار افسانه از حفظ دارم و هر افسانه نزدیک صد ورقه. ابوعثمان شعر خود و برادر خویش را گرد کرده است و ظاهراً جوانی موسوم به «رشاء» نیز بار دیگر دیوان آن دو را نزدیک هزار ورقه مرتب ساخته است و کتبی که خالدیان با هم نوشته اند از این قرار است : «حماسة شعر المحدثین » و «کتاب فی اخبار ابی تمام و محاسن شعره » و «اخبار الموصل » و «فی اخبار شعر ابن الرومی » و «اختیار شعر البحتری » و «اختیار شعر مسلم بن الولید». برای شرح حال بیشتر این دو برادر رجوع به یتیمة الدهر ج 1 و فوات الوفیات ج 1 صص 179 - 173 و ج 2 ص 171 و الفهرست ابن الندیم و نامه دانشوران ج 1 ص 431 و 428 و حدائق السحر رشیدو طواط چ عباس اقبال ص 125 و اعلام زرکلی ص 374 شود.